Web Analytics Made Easy - Statcounter

علیرضا رییسی معاون بهداشت وزارت بهداشت و درمان در دومین روز از سی و پنجمین اجلاس مدیران و روسای آموزش و پرورش بیان کرد: بازگشایی ایمن مدرسه بسیار مهم است و از این رو یک بسته برای بازگشایی نیاز است. معلم، مدرسه و خانواده در این بسته نقش دارند. کلاس‌ها باید تهویه مناسب داشته باشند، تجمعی نباشد و ترددها رعایت شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

رییسی تاکید کرد: مطالعات نشان داده انتقال ویروس از کودکان به کودکان خیلی کمتر است. اما نسبتا انتقال از کودکان به بزرگسال و بر عکس بیشتر است. 

وی افزود: بچه‌ها وقتی درگیر ویروس می شوند بی علامت هستند. این اتفاق دو علت دارد اول اینکه انباشت ویروس در بدن بچه‌ها کم است زیرا سیستم ایمنی بدن آنها بسیار بالاست و مرتبا بدن آنها در حال ساخت آنتی بادی است.بنا براین ایمنی بدن کودکان همیشه از بدن بزرگسالان بیشتر است.

او افزود:باید به محض بروز علائم در بدن یک دانش آموز بلافاصله باید به مراکز بهداشت و سلامت اطلاع رسانی شود و به جز دانش آموز، والدین او نیز مورد تست قرار بگیرند. 

رییسی گفت: اتفاقا کسانی که در خطرند بزرگسالان و معلمان هستند. چون سیستم ایمنی پایینی دارند.

آغاز واکسیناسیون معلمان از عید غدیر

وی درباره واکسیناسیون معلمان مدارس گفت: ما برنامه داریم همه معلمین را از همین پنجشنبه واکسینه کنیم. سبدی از واکسن‌های سینوفارم، آسترزنکا و برکت وجود دارد که معلمان می توانند از آن استفاده کنند. ما طبق لیست آموزش و پرورش واکسن می‌زنیم اما اگر شخصی از لیست جا بماند برای او هم قطعا واکسن می زنیم. 

رییسی گفت: بلافاصله بعد از ۲۸ روز دوز بعدی واکسن تزریق خواهد شد البته باز هم بستگی به نوع واکسن  دارد. ما در تعداد واکسن برای آموزش و پرورش هیچ محدودیتی نداریم. سعی می‌کنیم دوز دوم تا دو هفته که به مهر مانده واکسیناسیون را تمام کنیم. بازگشایی مدرسه بسیار اهمیت دارد حتی اگر شده یک ماه هم به تعویق بیفتد و بخواهید در آبان بازگشایی کنید، در هر شکل مدارس را باز کنید.

رییسی گفت: ما در واردات واکسن از خارج دچار بدعهدی شدیم ولی اکنون واکسن های خوبی به دست ما رسیده و با سرعت تزریق در حال انجام است. ۹۲ درصد بیماران بالای ۷۲ سال که اکنون در بیمارستان بستری هستند افرادی هستند که واکسن نزدند. فقط ۸ درصد آنها واکسن زدند که ۶ تا ۷ درصد یک دز زدند و ۱ درصد نیز دو دز زده اند.

رییسی گفت: تفکر اینکه با مجازی شدن مدارس، معلمان راحت شدند، اشتباه است زیرا کار معلمی در دوران کرونا بیشتر شد و همچنین تعداد معلمان آموزش دیده زیاد شدند و باید از ایثارگری معلمان در کرونا تشکر کرد.

معاون وزیر بهداشت گفت: شبکه شاد به عنوان یک زیرساخت موثر یک اقدام افتخارآمیز آموزش و پرورش است که در این دوره ماندگار شد، شاد یک سرمایه برای آینده است. از طرفی هیچ چیزی جای معلم را نمی‌گیرد.

وی تاکید کرد: ممکن است آموزش مجازی باشد اما پرورش مجازی نمی‌شود. پرورش بسیار مهم است که باید درون مدرسه دنبال شود. درسطح دنیا نیز سازمان‌های بین المللی از تعطیلی مدارس ابراز نگرانی کردند به طوری که گفتند برای بازگشایی مدارس فارغ از واکسیناسیون برنامه ریزی کنید.

سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا اضافه کرد: میزان ترک تحصیل در دنیا زیاد شده و تعداد کودکان کار افزایش یافته است. فضای مدرسه و دسترسی به زیرساخت الکترونیک بسیار برای مناطق محروم مهم است.

وی افزود: در این دوران الگوی خواب، تحرک بچه‌ها و الگوی تغذیه دچار تغییر شده است. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم‌ که بازگشایی حضوری مدارس از دانشگاه مهم‌تر است.

۴۷۲۳۷

کد خبر 1539508

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ویروس کرونا آموزش و پرورش رییسی گفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۵۳۴۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!

 عصر ایران؛ امید خزانی*- سندروم استکهلم پدیده‌ای روانی است که قربانی با آزارگر خود و یا گروگان با گروگان‌گیر حس هم‌دلی و حتی وفاداری دارد! اما ارتباط این موضوع با مدارس ابتدایی و کودکان معصوم چیست‌؟ 

  ما - والدین که فرزندان‌مان را مال خود و نه از خود می‌دانیم - با این فرشتگان معصوم کاری می‌کنیم که بی‌شباهت نیست به پدیده سندروم استکهلم و هم‌دلی با گروگان‌گیران که برخی از مدارس ابتدایی‌اند.  

   این تمثیل از آن روست که والدین با دستان خود فرزندان خود را به مدارسی می‌سپارند که با جان و جسم کودکان‌شان چون یک‌ گروگان رفتار کنند و حتی در این روند نهایت هم‌کاری را  نشان می‌دهند و حتی خواستار فشاری بیشتر(‌شما بخوانید آزاری بیشتر) از جانب مدرسه متبوع می‌شوند. 

  در مطلبی که چند سال قبل با عنوان " آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی " در اینجا ( لینک) منتشر شد، مقایسه‌ای تطبیقی با کشورهای دنیا در روند آموزش ابتدایی آورذه شد که نشان می داد ساعات آموزش ابتدایی در ایران از متوسط آموزش دنیا ۳۰۰ تا ۴۰۰ ساعت بیشتر است و این با همکاری والدین صورت می‌پذیرد که به نظر نویسنده فاجعه‌بار است چون در گذر زمان موجب فرسودگی کودکان در بستر آموزش می‌شود. اخیرا کودکی ۹ ساله از نزدیکان را دیدم که در اثر فشار بیش از حد درسی والدین تحصیل‌کرده‌اش و الزام آنها برای آمادگی آزمون دچار اسپاسم عضلانی شده و در واقع کودکی‌اش به تاراج رفته بود!  از این رو 7 نکته را در زیر یادآور می‌شوم:

۱. اگر پدران سنت‌زده ما خطاب به معلمان می‌گفتند " گوشت فرزندم مال تو استخوان‌اش مال من! " ؛ این روز‌ها خیلی از والدین مجوز شدیدتر  برخوردها را به مدارس فرزندان‌شان می دهند اما نه در قالب تنبیه بدنی بلکه بسی فراتر؛ تلقین دایمی حس ناکافی بودن! دقت بفرمایید برای یک کودک ۷ تا ۱۰ ساله!

۲. بارها شاهد بوده ام که والدین از مدارس متبوع شان خواسته اند که فرزند ۹ ساله آنها را برای آزمون آماده کنند . آزمونهای بی پایانی چون مدارس تیزهوشان ؛ آزمون مدارس خاص( شما بخوانید مراکز گروگانگیری ویژه)  و غیره.

اهداف دوره ی آموزشی ابتدایی کم و بیش در اکثر کشورهای پیشرفته و حتی با تعریف یونسکو بر ۳ مبنای زیر استوار است : یادگیری مبانی سواد و اعداد؛ یادگیری مهارت های اجتماعی و ایجاد شوق و علاقه برای یادگیری !! در کجای این هدف گذاری جهانی آماده سازی برای آزمون های خاص گنجانده شده است که شمای والدین روان کودک ۹ ساله تان را آزار می دهید و حتی بابت آن هزینه می پردازید؟ این اتحاد والدین و مدارس علیه یه کودک ۸-۹ ساله چه منطق و مبنایی جز کودک آزاری می تواند داشته باشد. البته همه کودکان در اثر فشارهای اینچنینی دچار اسپاسم عضلانی نمی شوند اما آثار ماندگار مخرب روحی بر وجودشان می نشیند!  از دوره ابتدایی همان را انتظار باید داشت که عقلای جهان بر آن اجماع کرده اند!  


۳. هر نوع آموزش با عنصر انضباط ( دیسیپلین) گره خورده است. گزاره های آموزش در فضای شاد و غیره لزوما در مقام عمل جوابگو نیستند. آموزش برای کودک دوره ابتدایی با محدودیت انضباط پذیری و زمان حداقلی سرو کار دارد. ظرفیت انضباط پذیری یک کودک دوره ابتدایی بسیار محدود و شکننده است. این محدودیت ها قابلیت توسعه‌ دارند اما قطعا در افق ۱۲ ساله باعث فرسایش آموزشی خواهند شد!

۴. بقول فرنگی ها " شیطان در جزییات است " بسیاری از آزمون های متداول آموزشی از جمله achievement test , proficiency test و competency test و Aptitude test که نسخه بومی شده آنها در مدارس ما نیز استفاده می شود با ده ها متغیر و پارامترهای اجرایی و نیروهای مجرب آموزش دیده قابلیت اجرا و نتیجه درست دارند! با زیرساخت های موجود سخت افزاری و نیروی انسانی اشغال در اکثر مدارس ابتدایی نتایج درستی برای این آزمون ها متصور نیست! 

۵. آموزش و در کل علوم انسانی بسیار ظریف و شکننده است و از قوانین پوزیتیویستی تبعیت نمی کنند. به این معنا که از درستی گزاره الف و گزاره ب لزوما درستی گزاره ج حاصل نمی شود. اگر موفقیت فرمول واحدی داشته باشد که ندارد آن فرمول در مورد فرزند شما با متغیرهای زیادی سروکار خواهد داشت و لزوما نتیجه نخواهد داد. آنچه که برای موفقیت در اکثر مدارس پایه و ابتدای ما ریل گذاری شده با نوعی آزار و خشونت پنهان گره خورده است و ره به ترکستان می برد ! جاده با کیفیت ؛ خودرو استاندارد ؛ راننده مجرب و ساعت رانندگی استاندارد سفر ایمن را به دنبال دارد ! 

۶. بارها شنیده ایم که برای ساختن یک کشور از مدارس ابتدایی شروع کنید و نیک می دانیم که کشورهای توسعه یافته ۱۰ درصد تولید ناخاص داخلی را صرف آموزش بویژه آموزش پایه می کنند و آموزش پایه درست از وظایف ذاتی دولت هاست ! بله همه اینها درست است اما عجالتا در فقدان این درایت ها از تبدیل فرزندتان به ربات آزمون دهنده بپرهیزید!

  ۷. به پشتوانه دو دهه تجربه در آموزش عرض می کنم اکثر برنامه هایی که در قالب فوق برنامه در مدارس غیردولتی ارایه می شود فاقد عمق لازم است و غالبا سطحی است. برای مثال ۳ سال زبان فوق برنامه مدارس تقریبا معادل ۸ ماه آموزش در موسسات معتبر زبان است! 

   پی نوشت: هر نوع آموزش در هر سطحی که در دوره کودکی ( زیر ۱۲ سال) متصور است قابلیت جبران در دوره نوجوانی را داراست اما و هزار اما که کودکی از دست رفته هرگز جبران پذیر نیست چه برسد به آزار و آسیب های روحی که عمری ممکن است گریبانگیر کودک شما باشد.
---------------------
*دکتریِ آموزش

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: پدیده Disinfomedia؛ تهدیدی در خلأ آموزش سواد رسانه‌ای آموزش فرزند یا فرزند‌کُشی؟!

دیگر خبرها

  • سندروم استکهلم در مدارس ابتدایی/ کودک آزاری مدرن: تلقین حس ناکافی بودن!
  • زنگ سلامت در مدارس دامغان به صدا درآمد
  • نواختن زنگ سپاس در مدارس کهگیلویه و بویراحمد
  • معاون وزیر آموزش و پرورش: ۱۶ طرح عفاف و حجاب در مدارس در حال اجرا ست
  • آیا تمام مبتلایان به ویروس اچ پی وی به سرطان مبتلا می شوند؟ تفاوت واکسن گارداسیل و پاپیلوگارد
  • دستور رییسی برای رفع مشکلات درمانی وآموزشی درجنوب غرب تهران
  • آشنایی معاونان و معلمان پرورشی مدارس یزد با فرهنگ اهدای خون
  • تجلیل از ۲۴ معلم نمونه بیرجند
  • واکنش صحرایی به گزارش مهر/ ۱۰ امتیاز در رتبه بندی دانشجو معملمان
  • اختتامیه جشنواره سفیران سلامت مدارس شهرستان رزن